دارایی خاص
در استاندارد حسابداری شماره ۴۲، اصطلاح «دارایی خاص» به یک دارایی منفرد یا دستهای از داراییها اطلاق میشود که دارای ویژگیهای منحصربهفردی هستند و ارزش منصفانه آنها باید بر اساس کاربرد آن دارایی برای یک مشارکتکننده فرضی در بازار تعیین شود—نه بر اساس استفاده خاص آن دارایی در واحد تجاری گزارشگر.
این مفهوم برای تأکید بر تفاوت میان «ارزش منصفانه بازار» و «ارزش مبتنی بر استفاده داخلی» طراحی شده و یکی از پایههای تفکیک در سنجش ارزش منصفانه داراییها در بازار است.
ویژگیهای کلیدی دارایی خاص
دارایی خاص به داراییای اطلاق میشود که:
- بهصورت جداگانه و مستقل قابل شناسایی است؛
- دارای ویژگیهای فیزیکی، جغرافیایی، اقتصادی یا حقوقی خاصی است؛
- در فرآیند ارزشگذاری، بدون ترکیب با داراییهای دیگر در نظر گرفته میشود؛
- کاربرد آن باید از دیدگاه مشارکتکنندگان بازار—نه از دیدگاه واحد تجاری خاص—در نظر گرفته شود.
در واقع، اگر دارایی فقط در یک استفاده خاص یا توسط یک شرکت خاص ارزشمند باشد، ولی بازار بهطور کلی آن را در همان کاربرد نبیند، ارزش منصفانه آن نباید بر مبنای استفادهی داخلی گزارشگر تعیین شود. این تمایز در تحلیلهای ارزشگذاری نقش تعیینکنندهای دارد.
تمایز دارایی خاص با گروه داراییها
یکی از نکات مهم در استاندارد ۴۲، تمایز میان ارزشگذاری یک دارایی خاص و گروهی از داراییها (یا داراییها بههمراه بدهیها) است. دارایی خاص، بهصورت مجزا و بدون در نظر گرفتن همافزایی با سایر اقلام، باید ارزشگذاری شود. در مقابل، در سنجش ارزش منصفانه یک «واحد مولد وجه نقد»، این فرض مجاز است که داراییها با هم ترکیب شده و ارزشی افزوده ایجاد میکنند.
بنابراین، در ارزشگذاری یک دارایی خاص باید پرسید: اگر این دارایی را بهتنهایی در بازار عرضه کنیم، یک مشارکتکننده منطقی چقدر برای آن پرداخت میکند؟ اگر پاسخ این سؤال صرفاً در صورت استفاده آن دارایی همراه با سایر تجهیزات یا داراییها معنیدار باشد، باید از روش گروهی استفاده کرد—نه از سنجش دارایی خاص.
مثالهای کاربردی
۱. ساختمان کارخانه مستقل
شرکت آ دارای ساختمانی است که جدا از عملیات تولید قابل فروش است و بازار فعالی برای خرید و فروش چنین املاک صنعتی در منطقه وجود دارد. در این حالت، این ساختمان یک دارایی خاص محسوب میشود و باید ارزش منصفانه آن بهصورت مستقل، از دیدگاه مشارکتکنندگان بازار تعیین گردد.
۲. ماشینآلات سفارشی برای تولید خاص
شرکت ب دارای تجهیزاتی است که منحصراً برای تولید یک محصول خاص طراحی شدهاند و در بازار آزاد، کاربرد دیگری برای آنها متصور نیست. اگر این تجهیزات صرفاً در داخل شرکت معنا داشته باشند، ممکن است بهعنوان دارایی خاص با ارزش بازار پایینتری شناسایی شوند یا نیاز به بررسی ترکیب با سایر داراییها برای ارزشگذاری داشته باشند.
۳. قطعه زمین با محدودیت کاربری
شرکت ج مالک قطعه زمینی است که صرفاً برای مقاصد صنعتی با کاربری خاص (مثلاً تصفیهخانه) مجوز دارد و در بازار، تنها کاربرد مشابه دارد. در این حالت، زمین بهعنوان دارایی خاص ارزیابی میشود، نه بهعنوان زمین تجاری یا مسکونی.
ملاحظات حرفهای
- درک نیت واحد تجاری کافی نیست: ارزش منصفانه باید بر مبنای استفادهای که مشارکتکنندگان بازار به آن میدهند تعیین شود—نه بر اساس برنامهریزی داخلی شرکت.
- قضاوت درباره میزان تخصصی بودن دارایی ضروری است: برخی داراییها ممکن است ظاهراً تخصصی بهنظر برسند، اما در بازارهای خاص مشتریان بالقوه زیادی داشته باشند.
- در صورت نبود بازار فعال برای دارایی خاص، استفاده از ورودیهای غیرقابل مشاهده (سطح ۳) اجتنابناپذیر خواهد بود.
- در افشاهای یادداشتهای توضیحی، باید مشخص شود که آیا دارایی بهصورت منفرد ارزیابی شده یا در قالب یک واحد ترکیبی.
نتیجهگیری
دارایی خاص یکی از مفاهیم بنیادی در استاندارد ارزش منصفانه است که تمایز میان ارزشگذاری منفرد و مستقل داراییها و ارزشگذاری در ترکیب با سایر داراییها را مشخص میکند. این مفهوم به واحدهای تجاری و حسابداران حرفهای کمک میکند تا بین «ارزش برای شرکت» و «ارزش برای بازار» تمایز قائل شوند. ارزش منصفانه دارایی خاص باید همواره از نگاه بازار و در وضعیت مستقل آن محاسبه شود—نه براساس استفادههای داخلی یا خاص شرکتی.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل