بازار اصلی
در چارچوب استاندارد حسابداری شماره ۴۲، «بازار اصلی» به بازاری اطلاق میشود که واحد تجاری در آن بتواند دارایی یا بدهی را با بیشترین حجم و سطح فعالیت نسبت به سایر بازارها معامله کند. این بازار، مرجع اصلی برای تعیین ارزش منصفانه دارایی یا بدهی در تاریخ اندازهگیری است؛ مگر آنکه چنین بازاری در دسترس نباشد، که در این صورت «بازار باصرفهتر» ملاک قرار میگیرد.
درواقع، بازار اصلی همان بازاری است که مشارکتکنندگان بازار در آن فعالترند، قیمتها شفافترند، و معاملات پرتکرارتر انجام میشود. این بازار باید برای واحد تجاری قابل دسترس باشد و نه صرفاً در نظریه موجود.
معیارهای شناسایی بازار اصلی
مطابق با بندهای استاندارد ۴۲، برای آنکه یک بازار بهعنوان «بازار اصلی» شناسایی شود، باید:
- بیشترین حجم یا سطح فعالیت معاملات در آن انجام شود؛
- واحد تجاری به آن بازار دسترسی داشته باشد، حتی اگر فعلاً معاملهای در آن نکرده باشد؛
- مشارکتکنندگان بازار در آن فعالانه در حال خرید و فروش باشند؛
- معاملات در آن تحت شرایط نظام مند (orderly) انجام شوند، نه اضطراری یا تحت اجبار.
نکتهی مهم این است که تحلیل بازار اصلی مبتنی بر رفتار بازار است—نه صرفاً انتخاب شرکت. واحد تجاری نمیتواند بازار دلخواهش را بهعنوان بازار اصلی انتخاب کند اگر بازار فعالتری برای همان دارایی یا بدهی وجود داشته باشد.
تفاوت با بازار باصرفهتر
اگر بازار اصلی وجود نداشته باشد یا اطلاعات کافی از آن در دسترس نباشد، استاندارد اجازه میدهد که با صرفه ترین بازار (Most Advantageous Market) بهعنوان مرجع سنجش ارزش منصفانه انتخاب شود. اما اولویت همواره با بازار اصلی است.
برای مثال، حتی اگر بازار فرعی قیمت بالاتری ارائه دهد، ولی بازار اصلی حجم بیشتری از معاملات را داشته باشد، باز هم باید از دادههای بازار اصلی استفاده شود—نه بازار باصرفهتر.
مثالهای کاربردی
- بازار سرمایه
سهام شرکت الف در بورس اوراق بهادار تهران معامله میشود. این بازار، به دلیل بیشترین حجم و فعالیت معاملاتی برای این سهم، بازار اصلی آن محسوب میشود—حتی اگر در بازار فرابورس قیمتهای بهتری ارائه شود. - بازار فلزات صنعتی
شرکت ب در زمینه خرید و فروش مس فعالیت دارد. بورس فلزات لندن (LME) بهعنوان بازار اصلی برای این فلز شناخته میشود، زیرا بیشترین معاملات مس جهانی در آنجا انجام میشود و دادههای قیمتی آن برای ارزشگذاری مرجع قرار میگیرد—حتی اگر شرکت ب فقط در بازار داخلی فعالیت کند. - بازار مسکن منطقهای
شرکت ج یک ساختمان تجاری در اصفهان دارد. بازار املاک تجاری همان منطقه با بیشترین معاملات و فعالترین مشاوران املاک، بازار اصلی برای این دارایی تلقی میشود—نه بازارهای فرضی در تهران یا شهرهای دیگر.
ملاحظات حرفهای
- دسترسی به بازار شرط اساسی است: بازار اصلی باید واقعاً در دسترس باشد. اگر شرکت تحریم شده یا مجوز معامله در یک بازار را ندارد، نمیتواند آن بازار را مبنای ارزشگذاری قرار دهد—حتی اگر از نظر حجم معاملات بازار اصلی باشد.
- تحلیل دادههای تاریخی معاملات مفید است: برای تعیین بازار اصلی، بررسی آمار معاملات در ۳ تا ۱۲ ماه گذشته میتواند راهگشا باشد.
- بازار اصلی ممکن است داخلی یا خارجی باشد: استاندارد ۴۲ محدودیتی بر بازارهای داخلی یا خارجی اعمال نمیکند؛ آنچه اهمیت دارد فعالترین بازار در دسترس مشارکتکنندگان بازار است.
- افشا در یادداشتهای توضیحی اهمیت دارد: در صورت وجود بیش از یک بازار فعال، باید مشخص شود که ارزش منصفانه بر اساس کدام بازار تعیین شده و چرا آن بازار بهعنوان «اصلی» انتخاب شده است.
نتیجهگیری
بازار اصلی بهعنوان مرجع رسمی و غالب برای سنجش ارزش منصفانه در استاندارد ۴۲، نقش کلیدی در شفافیت، واقعگرایی و قابلیت اتکای اطلاعات مالی ایفا میکند. حسابداران حرفهای باید با دقت بازارهای مرتبط با داراییها و بدهیها را تحلیل کنند، دسترسی واقعی شرکت به آنها را بررسی کنند، و تنها بازار فعالتر و شفافتر را مبنای ارزشگذاری قرار دهند—not صرفاً بازاری که قیمت بالاتری دارد.
این مفهوم بخشی از چارچوب استاندارد شماره ۴۲ است و در روزهای آینده، سایر اجزاء آن با همین سبک تحلیلی از طریق سایت و شبکه های اجتماعی انجمن حسابداران خبره ایران منتشر خواهند شد.
گردآوری، ترجمه و تدوین:
دکتر سید محمد باقرآبادی
انجمن حسابداران خبره ایران
نوآوری در اندیشه، پیشرو در عمل